#مولودی_ولادت_امام_حسن_علیه_السلام
مولودی میلاد امام حسن مجتبی (ع)
تمام شهر مدینه ستاره باران شد نسیم آمد و دل مست عطر رضوان شد
ز آسمان شده نازل دوباره یک قرآن که نقل مجلس خوانندگان قرآن شد
به روی دست پیمبر نظر بیندازید هنرنمایی دست خدا نمایان شد
کسی به دین پیمبر اگر که شکی داشت فقط به پاس تماشای او مسلمان شد
رسد ز کعبه برای خلائق گمراه
طنین اشهد ان حسن ولی الله
خدا به دست علی بوتراب می بیند علی به جام نگاهش شراب می بیند
نگاه حضرت جبریل قاصد قرآن به رحل پای پیمبر کتاب می بیند
قسم به قطره ی باران دیده ی زهرا هرآنکه داده عذابش عذاب میبیند
عدو به معرکه ی جنگ خیره استاده در آسمان شجاعت عقاب می بیند
برای آنکه شود نازل افضل برکات
نثار روی درخشنده ی حسن صلوات
کتاب حسن حسن را مولف الله است حسن امیر دل است و حسن یدالله است
حسن به عالم امکان فقط یکی باشد زمان خواندن آیات قل هو الله است
ز لطف حق تعالی حسن امیر من است لبم همیشه معطر به حسبنا الله است
ز حکمت حسنی پروریده شد عباس دلیل آن فقط این شد که غیرت الله است
امیر بی مثل در جزیره ای مولا
امام دوم اهل عشیره ای مولا
خدا به عبد کریمش ارادتی دارد نگاه عاشق مولا حکایتی دارد
میان شهر مدینه همیشه معروف است سرای او که غذاهای حضرتی دارد
بدون آنکه بگویی تو مشکلت حل است بداند او که گدای خجالتی دارد
اگر چه مرد کریم است و مهربان بوده ولی برای عدویش صلابتی دارد
رسید مصرع آخر و قطعه جالب شد
فقط ولادت او بود روزه واجب شد
قرار سینه و سنگ صبور زینب بود حسن امید وحسن شوق وشور زینب بود
قیام قد حسن تازه دست برسینه فقط به خاطر یمن حضور زینب بود
شبی که زائر مادر شده به نیمه ی شب رخ حسن چو چراغ عبور زینب بود
و ارث هیبت احمد میان چشمانش همین نشان و دلیل غرور زینب بود
ترانه ی دل زینب حسن حسن بوده
هماره عاطفه بر لب حسن حسن بوده
جمل شد و حسن و وعده گاه جولان شد در آن میانه حسن پهلوان میدان شد
علی به دست حسن داد قبضه ی شمشیر همه مشاهده کردند وقت طوفان شد
همین که او به رجزهای عشق پایان داد سپاه عایشه در گرد و خاک پنهان شد
در آن زمان که چهار پای سرخ مو ببرید پسر به جای پدر بود و شیر یزدان شد
شتر و راکب آن پیش مجتبی به سجود
و ناله زد که خدا کاش حیدر آمده بود
اگر چه خوی حسن خوی حیدری بوده ولی شجاعت او ارث مادری بوده
برای عالمیان بین جنگ ثابت شد حسن عجب یل شیر و دلاوری بوده
بگرد در همه دنیا ببین کدامین دل اسیر عشق چنین ماه دلبری بوده
چرا میان خلائق غریب و بی کس بود به دوش او که عبای پیمبری بوده
خدا بیا و اسیر شمیم یاسم کن
بیا به برکت امشب حسن شناسم کن
شما معلم درس وفای عباسی به دست تو متبرک لوای عباسی
ز قبل آنکه شود سینه چاک عشق حسین تو مرجع همه کاره برای عباسی
اگر که او به شکیبائیش دوام آورد تو اسوه ی عمل کربلای عباسی
ز بس که پیش تو سر خم نموده،نه،هرگز نرفته عکس تو در دیده های عباسی
چنان ز عشق توعباس میشود بی تاب
که بی اجازه و امر تو او ننوشد آب
شما امام زمان حسین می باشی شهادتین اذان حسین می باشی
تو نسل پاک امامت سپرده ای بر او شما گذشته ز جان حسین می باشی
برای کرببلا قاسمت فرستادی چرا که دل نگران حسین می باشی
تو گفته ای نشود روز مثل روز حسین تو جزء سینه زنان حسین می باشی
به کربلا ز زبان غیور عبدالله
صدا زدی که خدا جان فدای ثارالله
غریب دوم شیعه به روزگاری تو شبیه ابر بهاری درآن دیاری تو
تمام عقده دل بین گریه ها این شد بمیرم ای همه عشقم، حرم نداری تو؟
به پیش مادرتو سر به زیر می آیم چرا که زنده ام آقا و بی مزاری تو
هنوز قبر تو خاکیست از همین پیداست هنوز از محن کوچه سوگواری تو
به دیدنت برسم گر نظر بیندازی
فقط به نیت معماری و حرم سازی
رضا تاجیک