می دهم شرح شیعه را این بار
می دهم شرح شیعه را این بار
شیعه یعنی که احمد(ص) مختار
شیعه یعنی فقط خدا دیدن
شیعه یعنی که حیدر کرار
شیعه یعنی عفاف و پاکیها
شیعه یعنی که محرم اسرار
شیعه یعنی کرامت و احسان
شیعه یعنی که بخشش بسیار
شیعه یعنی شجاعت و مردی
شیعه یعنی نبرد با کفار
تشنه لب در کنار شط فرات
شیعه یعنی وفا، گذشت، ایثار
شیعه یعنی که اوج قله صبر
شیعه یعنی صبوری احرار
شیعه یعنی رضا به امر خدا
در اسارت شدن به جسم فکار
شیعه یعنی فقیه و دانشمند
می شکافد علوم را بسیار
شیعه یعنی چو جعفر صادق(ع)
راستی و درستی کردار
شیعه یعنی که کنج زندان هم
خالقت را تو باش شکر گزار
شیعه یعنی غریب و بی کس هم
لمن الملک واحد القهار
شیعه یعنی جواد گونه ببخش
تا خدایت دهد به تو ده بار
شیعه یعنی به قله ی تقوا
سر تعظیم در بر دادار
شیعه دارد امید فتح و ظفر
هست شیعه در انتظار نگار
شیعه در کوشش است و سعی و تلاش
همه دم در تمام لیل و نهار
رهبر و مقتدای شیعه علی (ع) است
آن علی(ع) قسیم جنت و نار
شیعه دراین جهان به مثل گلی است
که نباشد به شاخه هایش خار
شیعیان مهربان و دلسوزند
نیست چون شیعیان کسی غمخوار
شیعه یعنی که در مقابل خصم
کوه باش و مقاوم و هشیار
زده دل را گره به زلف نگار
شیعه یعنی فدایی دلدار
شیعه یعنی که سرو آزاده
نیست شیعه به مثل بید و چنار
شیعه یعنی عقاب یعنی باز
نیست شیعه به مثل تیهو و سار
خون شیعه عجین به عشق علی (ع)است
عشق او نیست عشق طوطی وار
نیست در ذات شیعه مکر و نفاق
اوست از مکر و حقه ها بیزار
دل شیعه لبالب از مهر است
شیعه چون غنچه ایست در گلزار
شیعه در روبروی دشمن دین
ذوالفقاری است سخت آتش بار
شیعه در روز، شیر غرنده
زاهد اشکبار در شب تار
شیعه در یک کلام و ختم کلام
شد خلاصه به حیدر کرار
شیعه یعنی تمام نیکی ها
اسوه ی شیعه احمد مختار…